گاهنبار: جشنهای باستانی آفرینش و سپاسگزاری در ایران

به گزارش اول فارسی ، گاهنبارها، ریشهای عمیق در فرهنگ و باورهای ایران باستان دارند. این جشنها، که در شش فصل از سال برگزار میشدند، نه تنها رویدادهایی تقویمی بودند، بلکه نمود عمیقی از جهانبینی ایرانیان در خصوص آفرینش جهان و رابطه انسان با آن به شمار میرفتند. در این گزارش، به بررسی جامع مفهوم گاهنبار، پیشینه، فلسفه، انواع و چگونگی برگزاری آن در طول تاریخ خواهیم پرداخت.
گاهنبار چیست؟ ریشهها و مفهوم
گاهنبارها، که در زبان فارسی پهلوی “گاسانبار” و در اوستا “یائیریه رَتوُ” نامیده میشدند، به معنای “زمانِ گاهها” یا “فصلهای سالیانه” هستند. ایرانیان باستان بر این باور بودند که ایزد (اهورامزدا) تمام هستی را در طول یک سال و در شش مرحله مشخص آفریده است. این شش مرحله، که هر کدام دو ماه به طول میانجامید، با جشنی در پایان هر دوره همراه بود که آن را گاهنبار مینامیدند. هر گاهنبار به آفرینش یکی از عناصر اساسی جهان، از آسمان و آب گرفته تا زمین، گیاه، جانور و در نهایت انسان، اختصاص داشت.
این جشنها، روزهای آفرینش ایزدی تلقی میشدند و مردمان در این ایام، آیینهای سپاسگزاری برگزار میکردند. این سپاسگزاری نه تنها با نیایش و ستایش ایزد همراه بود، بلکه شامل اعمالی از جنس نیکوکاری و دستگیری از نیازمندان نیز میشد. در باور آنان، بخشش ایزدی باید با بخشش و دهش از سوی انسانها پاسخ داده میشد و درهای خانههای توانگران به روی بینوایان گشوده میشد.

گاهنبار در بستر گاهشماری باستان
گاهشماری ایرانیان باستان، به ویژه در دوران پیش از اسلام، ارتباط تنگاتنگی با فعالیتهای کشاورزی و فصول طبیعت داشت. سال با انقلاب تابستانی یا صیفی آغاز میشد و با گذراندن انقلاب زمستانی یا شتوی به پایان میرسید، یا بالعکس. کریستنسن، پژوهشگر نامدار، اشاره میکند که سال اوستایی قدیم با شش گاهنبار یا جشن موسمی، هنوز در گاهشماری پارسیان (زرتشتیان) رعایت میشود. این تقسیمبندی سال، بیانگر جامعهای کشاورز محور بود که فعالیتهایی مانند فراوانی شیر دام و شیره گیاهان، به دست آمدن عسل، زمان درو، جفتگیری دامها، پناهبردن به خانهها در زمستان و برگزاری آیینهای مذهبی مرتبط با روان درگذشتگان، مبنای شمارش زمان را تشکیل میداد.
تقیزاده در کتاب “گاهشماری در ایران باستان” بیان میکند که سال به شش قسمت نامساوی تقسیم میشد که در اوستایی “یایرِیَ” (به معنی فصول سنوی) یا “رَتوُ” (به معنی قسمتی از زمان) نامیده میشدند. گاهی این دو واژه با هم ترکیب شده و “یایرِیَ رَتوُ” را میساختند که در فارسی جدید به آن “گاه” میگوییم و در پهلوی “گاس” خوانده میشد. این “گاهها” در واقع شش فصل سال شمسی بودند که در پایان هر یک، جشنی پنج روزه برگزار میشد که به آن گاسانبار یا گاهنبار میگفتند.

آفرینش جهان در شش گاه: مقایسه با باورهای دیگر
باور ایرانیان باستان مبنی بر آفرینش جهان در شش گاهنبار در طول یک سال، تفاوتهای چشمگیری با برخی دیگر از روایتهای آفرینشی دارد. برای مثال، در سفر پیدایش در تورات، آمده است که یهوه (خداوند) آسمان، زمین، روشنایی، آب، گیاه، خورشید، ماه، ستارگان، جانوران و انسان را در شش روز آفرید و در روز هفتم آسود. در فرهنگ آنندراج نیز به آفرینش جهان در شش روز اشاره شده است.
اما در متون زرتشتی، مانند آغاز فصل ۲۵ بندهش، به صراحت ذکر شده است که اهورامزدا جهان را در طول شش گاه و در یک سال (۳۶۵ روز) آفرید، نه در شش روز. داراب هرمزدیار نیز این باور را تأیید میکند و میگوید که خداوند آفرینش جهان را در شش هنگام به انجام رساند و مردمان را سزاوار است که در این هنگامها گاهنبار کنند و سپاسگزاری نمایند.
برگزاری مراسم گاهنبار
مراسم گاهنبار، جشنی فراتر از یک گردهمایی ساده بود. در متون پهلوی به برگزاری آیینهای ویژه و مذهبی این جشنها تأکید فراوانی شده است. باور بر این بود که برگزاری این آیینها ثواب بسیاری دارد و ترک آنها گناهی بزرگ محسوب میشود. سنت مزدیسنان، ریشه این جشنها را به جمشید، پادشاه اساطیری ایران، نسبت میدهد.
نزد زرتشتیان ایران و هند، گاهنبارها فرصتی برای نیایش، کمک به نیازمندان و ابراز همبستگی اجتماعی بود. حتی کسانی که خود توانگر نبودند و قادر به کمک مالی نبودند، در برگزاری مراسم به توانگران یاری میرساندند. در بندهش آمده است که: “اگر کسی در سال یکبار به گهنبار نرود، یکثلث از ثوابهایی که کرده بکاهد و یکثلث به گناهانش بیفزاید.” این نشاندهنده اهمیت بسیار زیاد شرکت در این مراسمها از دیدگاه مزدیسنان است.

نامها و زمانهای گاهنبارها
شاید در برخی منابع، گاهنبار به معنای “شش روزی که ایزد جهان را آفرید” تعبیر شده باشد، اما همانطور که پیشتر اشاره شد، باور اصلی بر این بود که جهان در طول یک سال و در شش بخش دوماهه آفریده شده است. هر یک از این گاهنبارها، نامی خاص و زمانی مشخص داشت که با آفرینش یکی از عناصر جهان مرتبط بود:
- میدیوزرم (مَیذیوی زَرِمَی): آفرینش آسمان
- زمان: 45 روز پس از اعتدال بهاری، از ۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت ماه کنونی. (خورروز تا دی بمهر)
- معنی: “میانه بهار” یا “هنگامی که گیاهان شیره میگیرند.”
- مفهوم: اعتقاد بر این بود که ایزد در این ۴۰ روز آفرینش آسمانها را به پایان رساند و جشن و شادی ۵ روز پس از آن برگزار میشد.
- میذیوشم (مَیذیوی شِمَ): آفرینش آب
- زمان: 11 روز پس از انقلاب تابستانی، از ۱۱ تا ۱۵ تیر ماه کنونی. (خورروز تا دی بمهر)
- معنی: “میان تابستان” یا “هنگامی که علوفه درو میشود.”
- مفهوم: باور بر این بود که آفرینش آب در ۵۵ روز پس از گاهنبار نخست به پایان رسیده است.
- پیتیش شم (پیتی سهیم): آفرینش زمین
- زمان: از ۲۶ تا ۳۰ شهریور ماه کنونی. (آشتادروز تا انیران روز)
- معنی: “دانه آور” یا “زمانی که گندم رسیده و خرمن به دست میآید.”
- مفهوم: آفرینش زمین در ۷۵ روز پس از گاهنبار دوم به اتمام رسید.
- ایاثرم (ایاتهریم یا اتیرم گاه): آفرینش گیاهان، درختان و رستنیها
- زمان: از ۲۶ تا ۳۰ مهر ماه کنونی. (آشتادروز تا انیران روز)
- معنی: “برگشت” یا “هنگامی که چوپان با گلهاش از چراگاه تابستانی به خانه بازمیگردد.”
- مفهوم: این گاهنبار سی روز پس از گاهنبار سوم و به مناسبت آفرینش گیاهان و درختان برگزار میشد.
- میذیارم (میدیاریم یا میدیوآرامگاه): آفرینش جانوران
- زمان: از ۱۶ تا ۲۰ دی ماه کنونی. (مهرروز تا بهرام روز)
- معنی: “میانه سال” یا “وقت جفتگیری گوسفندان.”
- مفهوم: ایزد در ۸۰ روز پس از گاهنبار چهارم، آفرینش ۲۸۲ گونه از جانوران (۱۷۲ گونه چرنده و ۱۱۰ گونه پرنده) را به پایان رساند.
- همسپتمذم (همسپتمهدیم): آفرینش انسان
- زمان: از روز نخست اندرگاه (خمسه مسترقه) تا وهیشتواشت گاه (آخرین روز سال).
- معنی: معنی دقیق آن آشکار نیست، اما با صفتی همراه است که گویای برگزاری آیینهای دینی است.
- مفهوم: این جشن با روانهای درگذشتگان پیوند دارد و باور بر این بود که روانهای درگذشتگان برای سرکشی به بازماندگان خود فرود میآیند. فروردین یشت نیز به آمدن فروهرهای نیک در این زمان اشاره میکند.

ناهماهنگی در فواصل و اصلاح تقویم
در گذشته، سال به دو نیمه نامساوی تابستان (۷ ماه) و زمستان (۵ ماه) تقسیم میشد و گاهنبارها در این تقسیمبندی قرار میگرفتند. برای مثال، گاهنبار میذیوی شم در نیمه تابستان بزرگ و گاهنبار همسپتمذم در پایان زمستان قرار داشت. این تقسیمبندی ناهماهنگ بود و برای جلوگیری از نقص در گردش سال، بعدها با محاسبات دقیق نجومی و کبیسهگیری، آن را ثابت کردند تا دوره زمانی شش گاهنبار ۳۶۵ روز شود.
فواصل نامساوی گاهنبارها
بر اساس متون باستانی، فاصله میان گاهنبارها نامساوی بود:
- میدیوزرم (گاه اول): 45 روز از آغاز سال
- میذیوشم (گاه دوم): 60 روز پس از گاهنبار اول
- پیتیش شم (گاه سوم): 75 روز پس از گاهنبار دوم
- ایاثرم (گاه چهارم): 30 روز پس از گاهنبار سوم
- میذیارم (گاه پنجم): 80 روز پس از گاهنبار چهارم
- همسپتمذم (گاه ششم): 75 روز پس از گاهنبار پنجم
این ناهماهنگی نشان میدهد که سال به ۶ بخش نامساوی تقسیم میشده است. هر یک از این جشنها پنج روز به طول میانجامید که آخرین روز آن، مهمترین و اصلیترین روز جشن بود و چهار روز اول به کارهای مقدماتی و آمادهسازی اختصاص داشت.

نتیجهگیری
گاهنبارها بیش از صرف جشنهای فصلی، آیینهایی عمیقاً مذهبی و اجتماعی بودند که ریشه در جهانبینی ایرانیان باستان داشتند. آنها نه تنها سپاسگزاری از آفرینش ایزدی را به همراه داشتند، بلکه بر اهمیت نیکوکاری، همبستگی اجتماعی و یادبود درگذشتگان تأکید میکردند. این جشنها، نمادی از پیوند ناگسستنی انسان با طبیعت و خالق هستی بودند و در طول قرون، به عنوان میراثی فرهنگی و مذهبی ارزشمند، در میان زرتشتیان حفظ شدهاند. مطالعه گاهنبارها، دریچهای گشوده به درک عمیقتر از باورها، فرهنگ و گاهشماری ایران باستان است.
منابع:گاهشماری ایران باستان، حسن تقیزاده ، فرهنگ ایران باستان، پورداود ، لغتنامه دهخدا ، فرهنگ آنندراج
عضو کانال تلگرام اول فارسی شوید
عضو کانال واتساپ اول فارسی شوید