اجتماعی

۴ داستان خواندنی و جالب از برانکو ایوانکوویچ چهره محبوب پرسپولیس

برانکو ایوانکوویچ در آستانه ۷۲سالگی تصمیم گرفت برای همیشه حرفه مربیگری را کنار بگذارد و خودش را بازنشسته کند. از پاسخ‌های سردی که مرد کروات این اواخر به پیشنهادهای پرسپولیس می‌داد، می‌شد فهمید که دیگر حوصله کار جدی و پرفشار را ندارد.

برانکو سال‌های اخیر از فوتبال متراکم باشگاهی به فوتبال خلوت‌تر ملی کوچ کرد و حالا علاقه‌ای به‌کار در همان مدیوم هم ندارد. او به دوران حضورش در ورزش پایان داد و در این چند روز مفصل هم در موردش حرف زده شد؛ پیرامون نقش مهمی که در تیم ملی ایران و نیز باشگاه پرسپولیس داشت. از این بیشتر هر چه گفته شود تکرار مکررات است، پس به همین دلیل بد نیست صرفا به مرور ۴خرده داستان خواندنی و تعیین‌کننده از دوران حضور برانکو روی نیمکت پرسپولیس بسنده کنیم.

شانس بزرگ اول؛ نه به قطبی!

شاید بزرگ‌ترین خوش‌شانسی پرسپولیس در تاریخ معاصرش این بود که اواخر لیگ چهاردهم، مدیران این باشگاه در دوراهی افشین قطبی و برانکو ایوانکوویچ، نفر دوم را برای رهبری تیم‌شان برگزیدند. در روزهایی که کار با حمید درخشان پیش نمی‌رفت، محمدحسین نژادفلاح مأمور انتخاب سرمربی جدید شد و این دو گزینه را پیش رو داشت. در نگاه اول شاید شرایط قطبی حتی وسوسه‌کننده‌تر هم به‌نظر می‌رسید؛ هم سابقه کار و قهرمانی در پرسپولیس را داشت، هم فارسی بلد بود و هم بدهی مالیاتی‌اش پایین‌تر به‌نظر می‌رسید. مدیران باشگاه اما (برخی می‌گویند به توصیه محمد دادکان) گزینه سخت‌تر و بهتر را انتخاب کردند و تاریخ سرخپوشان عوض شد. کسی چه می‌داند؛ شاید اگر فروردین۱۳۹۴قطبی به جای برانکو می‌آمد، اساسا این سال‌های رویایی در پرسپولیس اکران نمی‌شد.

شانس بزرگ دوم؛ اخراج نشد

در هفته‌های پایانی لیگ چهاردهم انتظار خاصی از برانکو وجود نداشت و تازه او با بردن دربی از استقلال قلعه‌نویی، از هواداران دلربایی هم کرد. در شروع لیگ پانزدهم اما اوضاع برای پروفسور خوب پیش نرفت. پرسپولیس در ۶بازی ابتدایی فصل با او فقط صاحب یک برد شد و پس از شکست خانگی دربرابر ذوب‌آهن، برای نخستین بار قعرنشینی در جدول لیگ را تجربه کرد. مجموعه این مسائل باعث شد شایعه اخراج قریب‌الوقوع برانکو دهان به دهان بپیچد. بسیاری بر این باورند که اگر در هفته هفتم آن فصل قرمزها در بازی با تراکتور نتیجه لازم را نمی‌گرفتند، برانکو اخراج می‌شد. حتی اسامی عجیبی مثل فرهاد کاظمی هم به‌عنوان گزینه‌های جانشینی برانکو مطرح شده بود، اما تیم ایوانکوویچ در تبریز و در یک بازی سخت و بسیار نزدیک، یک بر صفر تراکتور را برد. تک گل بازی را جری بنگستون از روی نقطه پنالتی زد. به این ترتیب برانکو ماند و یکی از بهترین پرسپولیس‌های همه تاریخ را ساخت. گاهی فاصله خوشبختی و نگون‌بختی همین‌قدر کم است.

طغیان علیه بازیکن‌سالاری

گذشته از وجوه فنی، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای برانکو طی دوران کارش در پرسپولیس، مبارزه تمام‌قد او با بازیکن‌سالاری بود. قربانیان این اخلاق پروفسور بسیار مشهور هستند؛ از محمد عباس‌زاده و پیام صادقیان که در همان نخستین روزها کنار گذاشته شدند تا امثال محسن مسلمان و رامین رضاییان که بعدتر و با سر و صدای بیشتر غربال شدند. این سیاست برانکو شاید در کوتاه‌مدت ناخوشایند به‌نظر می‌رسید، اما در بلندمدت عمیقا به سود پرسپولیس تمام شد. هنوز هم وقتی رضاییان در تیم‌های مختلف به بن‌بست می‌خورد، پرتکرارترین کامنت این است: «برانکو او را زودتر از همه شناخت!»

… و آن افسوس بزرگ

در نهایت اما بزرگ‌ترین افسوس برانکو و پرسپولیس، به فینال لیگ قهرمانان آسیا برمی‌گردد؛ جایی که او یک تیم خسته و رنج‌کشیده را با محرومیت نقل‌وانتقالاتی و تعداد محدودی بازیکن از مسیری دشوار به بازی نهایی رساند و با بدشانسی دربرابر کاشیما آنتلرز شکست خورد. شاید اگر علی علیپور در دقایق ابتدایی بازی رفت آن فرصت استثنایی را به گل تبدیل می‌کرد، خیلی چیزها عوض می‌شد، اما بالاخره فوتبال همین است؛ داستان در هم پیچیده غم‌ها و شادی‌ها.

نبع: همشهری

عضو کانال تلگرام اول فارسی شوید
عضو کانال واتساپ اول فارسی شوید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا